سه مزیت اصلی استفاده از هوش مصنوعی در بازاریابی محتوایی
سه شنبه 9 ارديبهشت 1399 ساعت 16:51 | بازدید : 250 | نویسنده : حامد محمودی | ( نظرات )

 

سه مزیت اصلی استفاده از هوش مصنوعی در بازاریابی محتوایی

 

در این پست قصد داریم تا به  معرفی مزیت هایی که استفاده کردن از تکنیک هوش مصنوعی در بازاریابی محتوایی دارد بپردازیم

در این سال ها هوش مصنوعی تحولات و تغییرات اساسی را در حوزه بازاریابی دیجیتال و بازاریابی محتوایی ایجاد کرده است. امروزه اوضاع به گونه ای شده است که بازاریابانی که از این تکنولوژی استفاده نمی کنند؛ دچار شکست های سنگینی می شوند و از صحنه رقابت ها حذف می گردند. بنابراین باید تمام تجارت ها و شرکت ها به استفاده از این تکنیک مجهز باشند تا موفقیت یک تجارت تضمین شود.  در ادامه چهار مزیت اصلی که هوش مصنوعی برای بازاریابی دیجیتال دارد را بررسی می کنیم:

1. استفاده کردن از تکنولوژی هوش مصنوعی می تواند تعاملات میان مشتریان و تجارت ها را بهتر و شخصی تر کند

امروزه دیگر این حالت تبلیغات همگانی کاربردی ندارد. داستان این روزهای بازاریابی محتوایی این گونه نیست که برای تمام مشتریان به یک شیوه تبلیغ کنند. یکی از مهم ترین مشکلاتی که ممکن است منجر به نارضایتی مشتریان از یک تجارت یا شرکت شود؛ موضوع وجود محتوای نامرتبط می باشد. از این رو، کاملا طبیعی است که مشتریان علاقه خودشان را به یک برندی که انتظاراتشان را برآورده نمی کند از دست بدهند و دوست نداشته ابشند تا از آن برند خرید کنند.

بر اساس تحقیقاتی که انجام شده است؛ در صورتی که مشتریان نتوانند ارتباطات شخصی با شرکت یا تجارت مورد نظر برقرار کنند؛ احتمال این که این شرکت یا تجارت را ترک کنند و دیگر از آن نخرند؛ 52 درصد می باشد. همچنین مطالعات نشان داده است که 65 درصد از افرادی که از یک برند خرید می کنند؛ در صورتی که شیوه ارتباطاتی که با برند مورد نظر دارند آن گونه که دوست دارند نباشد؛ شرکت را ترک می کنند. علاوه بر آن، بر طبق نظرسنجی هایی که از شرکت ها در این باره انجام گرفته است؛ 72 درصد از تجارت ها بیان کرده اند که موضوع ارتقا دادن تجربه مشتریانشان یکی از مهم ترین اولویت ها برای آنها می باشد.

 

 

البته داشتن ارتباطات شخصی با مشتریان آن هم در سطحی که برای نگه داشتن این مشتریان کافی باشد موضوع پیچیده ای می باشد. کاری است که نیازمند تلاش و داشتن اطلاعات دقیق است. ممکن است روش های معمولی که تجارت ها برای رسیدن به این منظور از آن استفاده می کنند برای یک شرکت کارساز نباشد و آنها مجبور باشند تا از روش های دیگری استفاده کنند. معمولا بزرگترین چالش در این زمینه برای بازاریابان این است که یک ابزار مناسب را برای شخصی سازی کردن تلاش های بازاریابی مورد استفاده قرار دهند.

 

 

در نظرسنجی هایی که انجام گرفته است: 80 درصد از بازاریابان بیان کرده اند که محتوای شخصی سازی شده نسبت به محتوایی که حالت کلی دارد؛ موثرتر است. شخصی سازی کردن محتوا به آنها این امکان را می دهد که استراتژی های خودشان را کنترل کنند و همچنین کمپین های تبلیغاتی هم می توانند با شفافیت کارهای لازم را برای تبلیغات انجام دهند.

2. AI باعث می شود که کیفیت کمپین های بازاریابی ارتقا پیدا کند

هنگامی که در یک کمپین بازاریابی، از تکنولوژی هوش مصنوعی استفاده شود، کیفیت و سطح تبلیغ کردن این کمپین افزایش پیدا می کند. این موضوع به آن دلیل است که در این کمپین ها از تمام دانشی که از سمت مشتریان آمده است استفاده می شود و بنابراین به این شیوه این کمپین می تواند بهتر عمل کند.

بر اساس نظرسنجی هایی که در این باره انجام گرفته است؛ 79 درصد از افرادی که در صدر کارهای تبلیغاتی قرار داشتند (مانند مدیران تبلیغاتی و غیره) بیان کردند که هوش مصنوعی کاری می کند که کار تبلیغاتشان آسان تر شود و به آنها کمک می کند تا داده ها را بهتر تحلیل کنند و نهایتا این کار منجر به این می شود که بر روی تجارت اثر مثبت تری گذاشته می شود. همچنین بر اساس نظرسنجی های دیگری که در این زمینه انجام گرفته است؛ 75 درصد از بازاریابان بر این اعتقاد بودند که آنها به شیوه فعالانه ای می خواهند کاری کنند که در سیستم بازاریابیشان از تکنولوژی هوش مصنوعی بیشتر از گذشته استفاده شود. آن ها بیان کردند که می خواهند حتما این کار را در سه سال آینده به انجام برسانند

3. هوش مصنوعی باعث می شود که محتوای مرتبط به افراد مرتبط برسد

یکی از مهم ترین فایده هایی که استفاده کردن از تکنیک هوش مصنوعی دارد این است که استفاده کردن از هوش مصنوعی بازاریابان را قادر می سازد تا به شیوه دقیقی محتوای مرتبط با برای افرادی که مرتبط می باشند ارایه کنند. بر اساس تحقیقات و آمارهایی که بیان شده است؛ 61 درصد از شرکت هایی که استراتژی های نوآورانه دارند؛ از تکنیک هوش مصنوعی استفاده کرده اند تا این روش های نوآورانه را برای کارهایشان ایجاد کنند و بدون استفاده از این تکنیک نمی توانستند کوچکتری نوآوری در کارشان ایجاد کنند.

همچنین استفاده از تکنولوژی هوش مصنوعی به بازاریابان این اجازه را می دهد تا پتانسیل های خرید را در میان مشتریان با ویژگی های مختلف پیدا کنند و همچنین کاری کنند که تجربه کاربری برای آن ها بهتر باشد. این بدان معنی می باشد که با تحلیل کردن حجم عظیمی از داده ها مانند داده های مربوط به سن و سال و داده های مربوط به میزان درآمد و علاقه های شخصی و داده های مربوط به مکان و موقعیت جغرافیایی و نوع دستگاه هایی که از آن ها برای خرید کردن استفاده شده است و همچنین زمان خرید (روز بودن یا شب بودن زمان خرید) و غیره؛ آن ها این امکان را پیدا خواهند کرد که ارتباطات بسیار بامعنی تر و باکیفیت تری را با ارایه کردن محتوای مناسب به آن ها، با آن ها برقرار کنند.

به عنوان مثال، با بررسی این داده ها ممکن است در شرکت این نتیجه گرفته شود که خانم های بین 30 تا 40 ساله از "ورزش کردن" لذت می برند و همچنین می توان گفت که کدامیک از آن ها بیشتر علاقه به ماراتن دارند و کدامیک علاقه به ورزش های هوازی دارند.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


بازاریابی محتوایی: چه آینده ای انتظارش را می کشد؟
سه شنبه 9 ارديبهشت 1399 ساعت 16:31 | بازدید : 207 | نویسنده : حامد محمودی | ( نظرات )

 

بازاریابی محتوایی: چه آینده ای انتظارش را می کشد؟

 

امروزه، یکی از بخش های عمده فرآیند کمپین تبلیغاتی برای بازاریابی دیجیتال، بخشی است که به شکل دستی انجام می شود. به این معنی که این بخش شامل تحقیق برای کلمات کلیدی مناسب و همچنین برنامه ریزی برای تولید محتوا و فرستادن ایمیل ها و غیره است که می توان گفت تمام این بخش به شکل دستی انجام می گیرد. اگرچه،  امروزه استفاده از تکنیک هایی که برای کار از هوش مصنوعی استفاده می کنند روز به روز فراگیرتر شده است و بنابراین احتمال می رود که در آینده ای نه چندان دور (با توجه به پیشرفت شگرفی که استفاده از تکنولوژی هوش مصنوعی دارد) ممکن است کار به جایی برسد که بخش عظیمی از این کارها هم توسط ماشین ها انجام بگیرد.

بنابراین بکارگیری تکنیک هوش مصنوعی در کار به بازاریابان امکان دسترسی داشتن به تحلیل های دقیق تر را می دهد و همچنین به آنها این امکان را می دهد که دیدگاه های وسیع تری را نسبت به تحلیل ها و اطلاعات مربوط با مشتریان داشته باشند. معرفی شدن تکنولوژی هوش مصنوعی به حوزه بازاریابی بدون تردید منجر می شود که آن ها بتوانند امکانات بهتر و بیشتری برای کارشان داشته باشند و بتوانند بر روی مواردی تمرکز کنند که ارزش تجارتشان را بالا می برد و عملکردشان را بهتر می کند و مشکلاتشان را کمتر می گرداند.

البته همان طور که در بالا نیز اشاره شد؛ این "اتوماسیون بازاریابی" که بازاریابان محتوایی از آن استفاده می کنند؛ هنوز هم خیلی حالت "اتوماتیک" ندارد و در اصل هنوز حالت اصطلاحا "دستی" دارد. ولی بخش اتوماتیک آن در صرفه جویی در زمان، افزایش بازدهی و بهره وری کمک شایانی به بازاریابان می کند و میزان عملکرد آن ها را نیز افزایش می دهد.  اکنون بیایید یک مثال حقیقی را بزنیم که در آن تغییرات انقلابی با اختراع پلتفرم های ویدیویی ایجاد شده است.

پلتفرم ویدیویی نتفلیکس Netflix محتوای ویدیویی و برنامه های تفریحاتی ایجاد می کند. این برنامه های تفریحاتی و محتوای ویدیویی را بر اساس میزان بازدیدکنندگان و پیش فرض ها و به طور کلی داده هایی که از بازدیدکنندگان (که در این جا مشتریان هستند) فراهم می کند. در حقیقت در نتفیلکس، ویدیوها و محتواهای ویدیویی و برنامه های ویدیویی که برای مشتریان اجرا می شوند؛ بر اساس موقعیت جغرافیایی آنها، سن و سالی که دارند، جنسیت آنها و بسیاری از پارامترهای دیگری که دارند مورد استفاده قرار می گیرد. چنین وضعیتی به دلیل این است که نتفیلکس برای تحلیل کردن داده های مربوط به مشتریانش از تکنیک یادگیری ماشینی استفاده کرده است.

 

 

به عبارت دیگر 75 درصد از آن چه که مشتریان در وب سایت نتفلیکس می بینند؛ بوسیله یک سیستم پیچیده ای ایجاد شده است که بر اساس داده هایی قرار گرفته است که مربوط به همان مشتریان می باشد. البته همان طور که اشاره شد در نتفلیکس از روش یادگیری ماشینی برای کار استفاده می شود ولی در زمانی که از روش هایی مانند روش هوش مصنوعی هم استفاده می شود نیز، مانند همین سیستم نتیجه های مناسبی ایجاد می گردد. در آینده ای نزدیک، قرار است موضوعاتی مانند این موضوع را زیاد ببینیم!

همان طور که در گذشته اشاره کردیم؛ بازاریابی محتوایی در این سال های اخیر شدیدا تحت تاثیر انقلاب هوش مصنوعی قرار گرفته است. در این سال های سیستم بازاریابی محتوایی تغییر کرده است و بنابراین به طور کلی استفاده از "داده های بزرگ " یا Big Data برای مقاصد تحلیلی مفهوم دیگری (و بسیار بسیار گسترده تری) پیدا کرده است. پیش بینی می شود که بر اساس روندهای جدیدی که بازار دارد به آن سمت ها می رود؛ "علم داده ها" در آینده به طرز شگفت انگیزی باعث می شود که شیوه مدیریت تجارت ها تغییر کند.به این دلیل که یکی از مهم ترین بخش های مدیریتی در هر شرکت و تجارتی بخش مدیریت بازاریابی می باشد و این بخش ارتباط مستقیمی با بازاریابی محتوایی دارد وبنابراین در صورتی که علم داده ها بتواند بازاریابی محتوایی را دچار تغییراتی این چنین عظیم و گسترده بکند؛ می تواند مدیریت تجارت ها و سازمان ها را به کلی زیر و رو کند.

در صورتی که بخواهیم یک مثال کاملا معتبر بزنیم برای این که چهره در حال تغییر بازاریابی دیجیتال را مشخص نماییم؛ می توانیم به شبکه اجتماعی فیسبوک اشاره نماییم. فیسبوک (که تنها کمی بیشتر از یک دهه است که از بوجود آمدنش می گذرد!) به طور کلی در حال تغییر دادن بسیاری از شیوه ها در بازاریابی می باشد. امروزه استفاده از فیسبوک توانایی های یادگیری به "موتور پرداز زبان هوش مصنوعی" داده است که بسیار شبیه به دقتی است که انسان در صحبت کردن دارد و به راحتی این موتور می تواند با انسان ها ارتباط برقرار کند. موتور مذکور در چت بوت های پیغام دهنده به منظور برآورده کردن نیازهای کاربران و پر کردن بخش اخبار آن ها و همچنین انجام کارهایی مانند شناسایی صورت از طریق تصاویری که به روز رسانی شده اند مورد استفاده قرار می گیرد.

همچنین شرکت NBCUniversal از تکنولوژی هوش مصنوعی استفاده می کند تا محتوای هوشمند (intelligent content) تولید کند و همچنین از آن برای تشخیص "اتوماتیک" محتوای ویدیویی (مثلا این که داده های مربوط به چه کسی در یک صحنه وجود دارد؛ در این صحنه چه اتفاقاتی می افتد، چه حرف هایی گفته می شود و غیره) مورد استفاده قرار می گیرد.

همچنین شرکت Next Insurance نیز از تکنولوژی هوش مصنوعی برای پروسه های کاری خودش استفاده می کند و بیان کرده است که استفاده از این تکنولوژی 99.9 درصد قابل اطمینان می باشد و به آن ها این امکان را می دهد که کارشان را آسان تر انجام دهند.

شرکت Spotify از تکنولوژی هوش مصنوعی برای پیشنهاد موسیقی های مختلف به کاربران و مشتریان استفاده می کند. همچنین شرکت اپل نیز برای Siri از آن استفاده می کند و همچنین بسیاری از خرده فروشی های آنلاین از آن برای بهتر کردن تجربیات کاربری برای مشتریانشان استفاده می کنند.

همان طور که می دانید، هوش مصنوعی در حال تغییر دادن صنعت بازاریابی است و همه چیز چند سال است که دچار تغییر و تحول شده است. این تغییر و تحول در حال ادامه پیدا کردن می باشد و در آینده ای بسیار نزدیک تر از آن چه که ما فرض می کنیم؛ این اتفاقات خواهند افتاد. هوش مصنوعی برای تجارت ها فرصت فوق العاده ای ایجاد می کند که بتوانند با بهره گیری از ابزارهایی که در اختیارشان قرار می دهند؛ کارشان را با کیفیت بسیار بالاتری انجام دهند. استفاده از تکنیک هوش مصنوعی در آینده بازاریابی محتوایی به شکلی است که استفاده از آن بیشتر و بیشتر می شود و کار به جایی می رسد که در آینده ای نه چندان دور دیگر هیچ تجارتی نمی تواند بدون هوش مصنوعی دوام بیاورد!


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


10 نکته که در بازاریابی آنلاین باید به آن ها توجه کنید
سه شنبه 2 ارديبهشت 1399 ساعت 16:23 | بازدید : 305 | نویسنده : حامد محمودی | ( نظرات )

 

 

10 نکته که در بازاریابی آنلاین باید به آنها توجه کنید

 

1) هدفتان را برای خودتان و برای مشتریان کاملا مشخص کنید

برای این که برندتان را ایجاد کنید؛ اولین کاری که باید بکنید این است که تعیین کنید که برندتان می خواهد دقیقا چکار کند؟ به عنوان مثال فرض کنید که یک فروشگاه بزرگ شیرینی پزی دارید. باید اول از همه مشخص کنید که آیا هدفتان فقط ساخت دونات است؟ و یا این که هدفتان این است که کاری کنید که بهترین مغازه های شیرینی فروشی که در اطرافتان هستند شما را مورد حمایت قرار دهند؟

2) رقبای خودتان را مشخص کنید

در صورتی که شما واقعا بخواهید موقعیت برندتان را در بازار مشخص کنید؛ اولین کاری که باید انجام دهید این است که باید وضعیت رقبای خودتان و وضعیتی که شما نسبت به آن ها دارید را مشخص کنید. در این مرحله نباید به خودتان دروغ بگویید! باید واقعا به این موضوع فکر کنید که تا چه اندازه این توانایی را دارید که از رقبایتان جلو بزنید؟ رقبایتان تا چه اندازه قدرتمند هستند؟ آیا اصلا شما این توانایی را دارید که با آن ها رقابت کنید؟ موقعیت شما در این بازار کجاست؟  باید پاسخ تمام سوالات فوق را در این مرحله بدهید

3) یک "جامعه هدف" برای خودتان انتخاب کنید

شما باید این موضوع را همیشه آویزه گوشتان بکنید: "شما وقتی که یک تجارت را درست می کنید؛ نمی تواند (و وظیفه ای هم ندارید!) که همگان را راضی کنید! بنابراین بهترین کار این است که برای خودتان از همان ابتدا جامعه هدف ایجاد کنید. در انتخاب این جامعه هدف باید توجه کنید که چه افرادی احتمال دارد که از همه بیشتر از محصولات و یا خدمات شما استفاده کنند. به عنوان مثال، ممکن است زنان 18 تا 44 ساله بیشترین مصرف کننده های شما باشند که در این صورت باید جامعه زنان 18 تا 44 سال را درنظر بگیرید.

4) سعی کنید ماموریت برندتان را در یک جمله خلاصه کنید

مشتریان می خواهند بدانند که شرکت شما دقیقا می خواهد چکار کند. بنابراین برای این که به آن ها نشان دهید که داستانتان از چه قرار است؛ بهترین کار این است که با یک جمله، عبارت و یا بیانیه ای، به طور کلی به آن ها بفهمانید که کارتان درباره چیست. در صورتی که با انتخاب چنین جمله و بیانیه هایی مشکل دارید، سعی کنید چیزهایی را درنظر بگیرید که هم برای برند شما و هم برای مشتریان مهم هستند و بر این اساس بیانیه را ایجاد کنید

5) نقاط قوت برند خودتان را پیدا کنید و سپس آن ها را بیان کنید

فکر کنید که برندتان چه نقاط قوتی دارد؟ چه چیزی است که کار برند شما را از رقبای دیگر مجزا می کند؟ دانستن نقاط قوت برند یکی از اساسی ترین پارامترها برای انجام تبلیغات موفق است و این "نقاط قوت" باید در قلب محتوایی باشند که شما تبلیغ می کنید. بنابراین سعی کنید یک یا دوتا از نقاط قوت برندتان را انتخاب کنید و کارهای تبلیغاتی را با تکیه کردن بر آن ها انجام دهید.

6) سعی کنید شیوه ای را برای تبلیغ کردن یاد بگیرید که برای مشتریان جذاب باشد

انتخاب کردن شیوه مناسب برای تبلیغ کردن نیز یکی دیگر از موضوعات مهمی است که می تواند در برندینگ به شکل آنلاین به شما کمک کند. در صورتی که شما بتوانید شیوه مناسب تبلیغ کردن را یاد بگیرید؛ می توانید کاری کنید که تعداد زیادی از مشتریان به برند شما علاقه نشان دهند. این مورد مخصوصا در زمان هایی که از شبکه های اجتماعی برای برندینگ استفاده می کنید کاربرد دارد و در صورتی که روند کار دستتان بیاید؛ می توانید هزاران فالوور در شبکه های اجتماعی داشته باشید.

7) سعی کنید پیام های مناسبی را برای انتشار دادن انتخاب کنید

از دیگر کارهایی که می تواند در زمینه بازاریابی آنلاین و برندینگ آنلاین به شما کمک کند این است که پیام های مناسبی را برای انتشار دادن استفاده کنید. هنگامی که برندتان چیزی برای گفتن داشته باشد؛ می توانید پیامش را در کمپین های تبلیغاتی انتشار دهید و با تمام جهانیان به اشتراک بگذارید تا آن ها هم پیام شما را بخوانند و با برند شما آشنا شوند. با استفادده از این کار می توانید مخاطبین زیادی (مخصوصا در شبکه های اجتماعی) داشته باشید.

8) سعی کنید در محتوای تبلیغاتیتان حتما از طراحی های گرافیکی و تبلیغات هم استفاده کنید

هنگامی که کارهای اصلی را برای تبلیغات برندتان انجام دادید؛ اکنون زمان آن رسیده است که به موضوع طراحی های گرافیکی فکر کنید. باید تعیین کنید که می خواهید لوگویتان چه شکل و شمایلی داشته باشد؟ و یا این که از چه نمادها و تصاویر گرافیکی می خواهید در کار استفاده کنید؟ اضافه کردن نمادها و طراحی های گرافیکی یکی از مهم ترین موضوعاتی است که به هنگام تبلیغ کردن آنلاین برند باید درنظر داشته باشید. سعی کنید از نمادها و تصاویر زیبا و مناسب استفاده کنید.

9) اطمینان حاصل کنید که  ارزش های برند در تبلیغاتتان انعکاس پیدا می کند

هر کاری که برندتان انجام می دهد؛ هر کاری که شما در جهت تبلیغات آن انجام می دهید و به طور کلی هر حرکتی که مرتبط با شرکت شما و برند شما است؛ باید همگی انعکاسی باشند از ارزش هایی که به هنگام تاسیس شرکت به این ارزش ها توجه کرده اید. به عبارت دیگر، ارزش های شما باید حتما در برندتان انعکاس پیدا کند. در صورتی که چنین وضعیتی وجود نداشته باشد و تناقضی بین این دو پیش بیاید، مشکلاتش گریبناگیر خودتان می شود!

10) همه جا از استراتژی تبلیغاتی یکسانی استفاده کنید

اگر به عنوان مثال در یک پلتفرم شبکه اجتماعی از یک لوگو و یک شعار استفاده می کنید؛ در یک پلتفرم دیگر از لوگوی دیگر و شعار دیگری استفاده نکنید! همچنین اگر امسال از یک لوگو استفاده کردید؛ سال دیگر هم از همان لوگو استفاده کنید و سعی کنید کارتان طوری نباشد که مشتریان احساس کنند که شعارهایتان و نمادهایی که بکار می برید تزلزل دارند و تغییر می کنند. چون در این صورت تعداد افرادی که به برندتان تمایل نشان می دهند به شدت پایین می آید. بنابراین سعی کنید استراتژی تبلیغاتی خودتان را ثابت نگه دارید.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


رضایت مشتریان: نکته ای که تجارت ها در سال 2020 حتما باید به آن توجه کنند
چهار شنبه 20 فروردين 1399 ساعت 10:49 | بازدید : 223 | نویسنده : حامد محمودی | ( نظرات )

 

امروزه با گسترش و رونق تجارت های مختلف، توجه کردن به نیازهای مشتریان یکی از مهم ترین عواملی است که تجارت ها باید درنظر بگیرند. امروزه انتظاراتی که مشتریان از تجارت ها دارند، با گذشته کاملا متفاوت می باشد. بنابراین تجارت ها هم باید به گونه ای خودشان را تغییر دهند که بتوانند این نیازها را برطرف کنند و پاسخگوی این نیازها باشند. امروزه تجربه کاربری، یکی از مهم ترین بخش هایی است که تجارت ها باید به آن توجه کنند. تجارت هایی که تجربه کاربری خوبی را برای کاربران و مشتریان خودشان ایجاد می کنند نسبت به تجارت هایی که تجربه کاربری مناسبی را برای آن ها ایجاد نمی کنند بسیار موفق تر می باشند. بنابراین مدیران دپارتمان های مختلف در سازمان باید به این موضوع توجهی ویژه داشته باشند. تمام رهبران سازمان ها و تجارت ها باید بدانند که در صورتی که این توانایی را داشته باشند که برای مشتریانشان یک تجربه ای مناسب را ایجاد کنند؛ می توانند در کارشان موفق شوند در غیر این صورت شکست خواهد خورد و راه به جایی نخواهند برد.

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


ضرورت استفاده از استراتژی داده برای ارتقا (رشد) بازاریابی استارت آپ ها
پنج شنبه 3 بهمن 1398 ساعت 11:3 | بازدید : 177 | نویسنده : حامد محمودی | ( نظرات )

 

 

استفاده از استراتژی های هدایت شده بوسیله داده برای بازاریابی استارت آپ ها: 

 

بازاریابی دیجیتال، یکی از راه های موثر برای رشد دادن یک تجارت است. ولی امروزه بسیاری از استارت آپ ها، در استفاده از داده هایشان برای پیش بردن استراتژی های بازاریابیشان، شکست می خورند. بخش عمده ای از این شکست به دلیل کمبود منابع داده است.

استارت آپ ها با چالش های بسیار زیادی مواجه هستند ولی داشتن یک دید درست و واضحی از این که نقش بازاریابی چیست و ارزش استفاده از داده ها در بازاریابی چقدر است، تبدیل به یکی از المان های مهم برای رشد و ارتقای بازاریابی در هر مرحله ای اشده است.

بنابراین استارت آپ هایی که به ارزش و اهمیت داده ها در بازاریابی توجه نمی کنند و نمی دانند که چگونه از این داده ها استفاده کنند، مسلما شکست می خورند چون آن دسته از استارت آپ هایی که ارزش داده ها را می دانند و می داند که باید از داده ها برای بازاریابی دیجیتال به چه شکلی استفاده کرد، در این کار موفق می گردند.

 

به طور کلی بازاریابی، یعنی ساختن ارتباطات. بنابراین کمپین هایی که با داده ها هدایت می شوند، می توانند باعث شوند که ارتباطات برای بازاریابی افزایش پیدا کند و همین موضوع باعث می شود که کیفیت استراتژی های بازاریابی افزایش پیدا می کند و بازاریابی به شیوه مطلوب تری انجام می گیرد. بنابراین وجود کمپین هایی که با داده هدایت می شوند می تواند در ارتقای کیفیت بازاریابی اثر بسیار موثری داشته باشد و در صورتی که پایگاه داده های مناسب وجود نداشته باشد، کار بازاریابی با مشکل مواجه خواهد شد.

 

بنابراین برای بازاریابی، نیاز به وجود استراتژی های هدایت شده بوسیله داده (data-driven  strategies) داریم.

 

توصیه هایی برای ساختن استراتژی های هدایت شده :

 

در ادامه قصد داریم توصیه هایی به شما برای ساختن استراتژی های هدایت شده بوسیله داده برای بازاریابی بکنیم تا ااستارت اپتان بتواند با استفاده از این توصیه ها به شکل موثرتری بازاریابی را انجام دهد:

1.هنگامی که استارت آپ شما دارای داده های مناسبی است، آسان تر است که استارت آپ را به جایی که می خواهید هدایت کنید. متاسفانه در صورتی که شما نتوانید از داده هایی که در اختیارتان قرار دارد استفاده کنید، مانند این است که دارید در تاریکی کار می کنید. بنابراین باید از این داده ها استفاده کنید تا دقیقا مشخص کنید که میل دارید که برند استارت آپتان دقیقا به کدام سمت برود. همچنین باید از این داده ها استفاده کنید تا یک هویت برند مناسب ایجاد کنید که با افراد مناسب کار می کند. 

2.به این فکر کنید که استارت آپتان چه حرف جدیدی می زند و چه گروهی به این استارت آپ علاقه پیدا می کنند. هر کاری که شما می کنید تا برندتان را بسازید، باید در دنیای حقیقی مورد آزمایش قرار گیرد و این به معنی اندازه گیری میزان اثربخشی و تعاملات است. بنابراین از داده های خود استفاده کنید تا میزان اثربخشی استارت آپ را بررسی کنید و ببینید که کدام استراتژی کار می کند و کدام استراتژی کار نمی کند.

3.یکی از سوءتفاهم هایی که در زمینه داده ها برای استارت آپ ها وجود دارد این است که بسیاری از کارآفرینان فکر می کنند  به داده های ارزشمند احتیاجی نخواهند داشت تا زمانی که کارشان را شروع کنند. این یک اشتباه بزرگ است! شما قبل از شروع کردن تجارتتان هم به داده ها نیاز خواهید داشت. شما به این داده ها احتیاج خواهید داشت تا شرایط کار را بسنجید و به شکل دقیق تری به رقبایتان نگاه کنید و استراتژی هایی که آن ها برای بازاریابی بکار می برند را مورد بررسی قرار دهید و بررسی کنید که آن ها چگونه می توانند استراتژي های SEO خودشان ر ایجاد کنند و ترافیک های وب سایتشان را تولید کنند.

4.شما همچنین باید یک تحقیق کلی و اولیه قبل از ایجد درک جدید از وضعیت موجود انجام دهید. این کار باعث می شود که یک زمینه ای برای ایجاد استراتژی مناسبی برای بازاریابی برند ایجاد شود.

5.سعی کنید از همان روز اولی که استارت آپ را برپا می کنید شروع به جمع آوری منابع کنید. لحظه ای تصمیم گرفتید که یک استارت آپ را بسازید، لحظه ای است که باید شروع به جمع آوری کردند داده ها بکنید. همزمان با کار باید کار جمع آوری داده ها توسط شما هم ادامه پیدا کند. سعی کنید هرچقدر که میزان مشتریانتان بیشتر می شود، مجموعه داده هایتان را افزایش دهید. باید در طول این راه یاد بگیرید که چگونه به بهترین شکل ممکن داده های خودتان را جمع آوری و ذخیره کنید و چگونه به موقع به بهترین شکلی از این داده ها استفاده کنید. بنابراین آموختن این موضوعات به خودتان باید بخش عمده ای از کارتان باشد.

 

همیشه این را به خاطر داشته باشید که زمانی که ارزش داده ها را انکار کردید، آغاز به شکست می کنید. بنابراین اطمینان حاصل کنید که یک چارچوب مناسبی برای مدیریت داده ها برای خودتان ایجاد کرده اید به گونه ای که مشکلی برای شما ایجاد نشود.

 

بدانید که در سال 2020 دیگر چیزی به نام "مقدار زیادی داده" وجود ندارد! بلکه شما فقط باید بدانید که چگونه بتوانید از آن ها استفاده کنید. بدانید که در صورتی که می خواهید یک استارت آپ را برپا کنید ولی هنوز به فکر جمع آوری داده ها در آن نیفتاده اید، کاری بی حاصل انجام می دهید. باید از همان اول که می خواهید استارت آپ خودتان را برپا کنید به فکر جمع آوری کردن داده ها هم باشید.

 

همان طور که در بالا ذکر شد، موضوع استفاده از داده ها در برپایی استارت آپ ها موضوعی کلیدی است. با استفاده از داده هاست که می توان در تبلیغات و بازاریابی برای استارت آپ ها موفق عمل کرد. بدون داشتن داده های لازم، مسلما در پروسه ایجاد استارت آپ و بازاریابی دیجیتال، مشکلات زیادی بوجود می آید. چون تبلیغات و بازاریابی در دنیای امروزه شدیدا به وجود داده ها بستگی دارد و در صورتی که داده ها به اندازه کافی وجود نداشته باشند موضوع تبلیغات و بازاریابی استارت آپ دچار مشکل می شود و استارت آپی که در بخش بازاریابی و تبلیغات دچار مشکل شود، بدون تردید در کارش شکست خواهد خورد؛

بنابراین

اهمیت داده ها را دست کم نگیرید!


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


استراتژی های قیمت گذاری
چهار شنبه 18 دی 1398 ساعت 13:45 | بازدید : 409 | نویسنده : حامد محمودی | ( نظرات )

  

سلام و روز بخیر

 

امروز تصمیم داریم یکی از دوره هایی که برای مدیران شرکت های خصوصی مختلف برگزار کردیم و با استقبال برخی از آنان مواجه شد برایتان بگذارم. نام دوره "طراحی استراتژی­ها و طرح های قیمت گذاری" است.

دغدغه خیلی از مدیران قدیمی یا جدید، انتخاب درست قیمت های محصولات یا خدمات شان است و اغلب اوقات سردرگم هستند که چگونه باید این کار صورت بگیرد که تکنیک های علمی و تجربی را در کنار هم در نظر بگیرد. در اینجا شمه ای از این آموزش را برای تان می گذارم و امیدوارم مفید باشد.

 نظر یا سوال یا انتقادی هم داشتید خوشحال می شوم در جریان بگذارید.

علی رغم نقش روز افزون عوامل غیر قیمتی در فرایند بازاریابی نوین، قیمت همچنان به عنوان یک رکن مهم از ترکیب عناصر بازار یابی اعتبار خود را حفظ می کند. قیمت فروش تنها رکن از ارکان ترکیب عناصر بازاریابی است که منبع در آمد است. سه رکن دیگر هزینه زا هستند.

در این آموزش چند ساعته به سه پرسش پاسخ داده می شود:

 

قیمت یک کالا  یا خدمت برای اولین بارچگونه تعیین می­شود؟                  

 

 برای مقابله با شرایط و فرصت­های متغیر، نحوۀ تغییر و تعدیل قیمت در طول زمان و درمکان­های مختلف چگونه است؟                                               

   

  زمان مناسب برای تغییر قیمت چه وقت است و یک شرکت چگونه می­تواند به تغییر قیمت توسط رقیب پاسخ  دهد ؟                                                       

 

هر شرکت هنگام تعیین سیاست قیمت گذاری یک روش شش مرحله ای را طی می  کند. اول، او هدف قیمت گذاری خود را انتخاب می­کند. یعنی از طریق تولید و عرضه کالای خود به دنبال چیست (بقاء به حداکثر رساندن سود آوری جاری، به حداکثر رساندن در آمدی جاری، به حداکثر رساندن رشد فروش، به حداکثر رساندن بهره برداری از بازار، یا رهبری بازار از نظر کیفت).دوم، او منحنی تقاضا را برآورد می­کند یعنی مقادیر فروشی که احتمالاً در هر سطح از قیمت فروش به آن دست نخواهد یافت. هر چقدر تقاضا برای کالای شرکت بی کشش تر باشد شرکت می تواند برای آن قیمت بالاتری تعیین کند. سوم، شرکت به برآورد نحوه تغییر هزینه های خود در سطوح مختلف تولید، سطوح مختلف انباشتگی تجربه در تولید  کالاهایی متمایز  می پردازد. چهارم، شرکت هزینه ها، قیمتهای فروش و کالاهای رقیب را مورد بررسی قرار می­دهد. پنجم به انتخاب یکی از روش های قیمت گذاری  زیر اقدام می­کند:

شرکت هنگام تعیین سیاست قیمت گذاری خود باید عوامل زیادی را مورد بررسی قرار دهد. ما طی سطوری که خواهد آمد به تشریح یک رویه قیمت گذاری شش مرحله ای می­پردازیم.

 این شش مرحله­ای می­پردازیم. این شش مرحله شامل:

 

1) انتخاب هدف از قیمت گذاری

                بقا

                حداکثر سود آوری جاری

                حداکثر عایدات فعلی

                حداکثر رشد فروش

                حداکثر بهره برداری از بازار

                رهبری کیفی کالا

                سایر اهداف قیمت گذاری

 

 2) تعیین سطح تقاضا؛

 

3) برآورد هزینه ها؛

 

4) تجزیه و تحلیل هزینه­ها، قیمت­های فروش و آنچه که رقبا عرضه می­کنند؛

 

5) انتخاب یک روش قیمت گذاری؛

                قیمت گذاری اضافه بها

                قیمت گذاری برای تأمین بازده هدف

                قیمت گذاری بر اساس ذهنیت خریدار

                قیمت گذاری براساس فایده برای مشتری

                قیمت گذاری بر اساس نرخ های جاری

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


شانس خرید مشتری را بالا ببرید!
یک شنبه 15 دی 1398 ساعت 13:38 | بازدید : 956 | نویسنده : حامد محمودی | ( نظرات )

 

اگر از چند قسمت اول یک سریال تویزیونی خوشتان نیاید ،آیا تا قسمت پایانی به تماشای آن ادامه می دهید؟ احتمالا اینطور نیست. ممکن نیست که شما ناگهان آن را دوست داشته باشید، مخصوصا وقتی بسیاری گزینه های دیگر برای تماشا کردن داشته باشید مسلما اینطور نیست ... پس شما در هر حرفه ای که هستید باید با نیاز مشتری به خوبی آشنا بشید و از نقاط ضعف و قوت مشتری خوب اطلاع پیدا کتید در صورتی که اخلاق خوب و حرفه ای هم چاشنی اش کنید خرید صددرصد تضمین میشود. 

در این پست میخوام شما را با چند کار ساده ولی مهم آشنا کنم که شانس خرید مشتری رو بالا میبرد.


با ما همراه باشیدچشمک

 

قانون اول : مخاطب خود را مشخص کنید.

شناخت مخاطبتان از آنجا که به شما امکان اختصاص پیامتان به نیازها، اهداف و مشارکت خاص هر فرد در فرایند خرید را می دهد بسیار ضروری است.

در ابتدای یک ارائه فروش، به سرعت اینکه با چه کسانی صحبت می کنید را با پرسیدن این سوال مشخص کنید:

*آیا در این ملاقات فقط من و شما (مشتری احتمالی) هستیم و یا دیگران هم به ما ملحق می شوند؟*

اگر افرادی بیشتر از چیزی که شما انتظار داشید پشت خط با شند، از همه بخواهید که خود را معرفی کنند و به مقام و جایگاه آنها برای فهمیدن نقشی که در معامله ایفا می کنند توجه ویژه ای داشته باشید.

اگر نمی دانید چرا این افراد در مکالمه شرکت می کنند، بعد از اینکه خودشان را معرفی کردند بپرسید:

*از آشنایی با شما خوشحالم (نام فرد)، بگذارید موضوع را برایتان بیان کنم، آیا چیز خاصی هست که می خواهید در این باره بدانید؟*

 

قانون دوم :رابطه صمیمی و همدلی با مشتری ایجاد کنید.

اعتماد و اعتبار مهم‌ترین عوامل در (ارتباطات) فروش هستند. مشتری باید کاملاً به شما (فروشنده) اعتماد کند و اطمینان قطعی داشته باشد که به تعهدات خود عمل خواهید کرد. مشتری باید معتقد باشد که کارایی محصول و خدمت شما همان است که در ابتدا گفته‌‌اید و به همان ترتیب هم باقی خواهد ماند.

صحبت به فروش منجر نمی‌شود. بین تعداد سوالاتی که درباره نیازها و خواسته‌های مشتری می‌پرسید و قدرت ارتباطی که شکل می‌دهید، رابطه‌ای مستقیم وجود دارد. صحبت به فروش منجر نمی‌شود، پرسیدن به فروش منجر می‌شود.

به‌علاوه، بین گوش دادن دقیق به پاسخ‌های مشتریان و میزان علاقه و اعتماد مشتری به شما رابطه مستقیمی وجود دارد. واقعیت این است که گوش دادن اعتماد به وجود می‌آورد. برای ایجاد ارتباطی قابل‌اعتماد بین فروشنده و مشتری، هیچ راهی سریع‌تر و مؤثرتر از پرسیدن سؤالات بسیار از مشتری و گوش سپردن دقیق به پاسخ‌ها نیست.

هر‌چه دقیق‌تر به سخنان مشتری گوش بسپارید، علاقه و اعتماد او به شما افزون‌تر شده و پذیرای محصولات و خدمات شما خواهد بود. سؤالات، کلید کار و اعتماد، عامل حیاتی در این فرایند هستند. (مدیریت بازاریابی)

 

قانون سوم: دلایل صادقانه و درست ارائه دهید.

ارائه همان چیزی است که منجر به فروش واقعی می‌شود. در فرایند فروش (بازاریابی) می‌توانید اشتباهات زیادی مرتکب شوید، اما کیفیت ارائه، تعیین‌کننده خرید یا عدم خرید مشتری است.
بهترین روش فروش، نشان دادن، توضیح دادن و پرسیدن یک سؤال است.

برای مثال می‌گویید: «این‌یک نرم‌افزار حسابداری برای مشاغل کوچک است که با آن می‌توانید همه مخارج (کسب‌و‌کار) خود را مدیریت کنید. آیا به این موضوع علاقه دارید؟»

در ارائه فروش از «فروش آزمایشی» استفاده کنید. این سؤالی است که می‌تواند بدون متوقف کردن فرایند فروش، جوابی «منفی» داشته باشد، زیرا فرصت دیگری برای ارائه پاسخ در اختیار فروشنده قرار می‌دهد. برای مثال:

فروشنده: آیا مایلید این نرم‌افزار را روی کامپیوتر منزل خود نصب کنید؟
مشتری: نه ترجیح می‌دهم در دفتر خود از آن استفاده کنم.

فروشنده: مشکلی نیست. این نرم‌افزار هم‌ روی کامپیوترهای خانگی کار می‌کند و هم‌ روی دستگاه‌های سرور.

به‌علاوه، در ارائه فروش قوی و حرفه‌ای، مرتباً به تجارب مشتریانی که با موفقیت از این محصول یا خدمت استفاده کرده‌اند اشاره می‌شود. داستان مشتریانی را تعریف کنید که شرایطی نزدیک یا مشابه با مشتریان احتمالی داشته‌، محصول یا خدمت شما را خریده‌اند و از نتایج آن راضی هستند.

 

قانون چهارم: آنچه را می دانید خلاصه کنید.

دنبال بهترین راه برای تغییر فضا به ارائه اصلی هستید؟ مشکل مشتری احتمالی خود و یا درک خود از موقعیت آنها را در دو یا سه جمله خلاصه کنید.

خلاصه کردن بزرگترین چالش های آنها چندین مزیت  دارد. اول اینکه گفت و گو را متمرکز می کند. دوم، به شما اجازه می دهد ویژگی های محصول خود را دقیقا آنطور که به چالش های مشتری احتمالی شما مرتبط می شود مطرح کنید که باعث مشارکت بیشتر آنها در بحث می شود.

به مثال زیر درباره فروش توجه کنید:

– در طول گفتگوی قبلی، شما مقداری از نکاتی که از آن ناراضی بوده و یا به دنبال بهبود آنها بودید را مطرح کردیدــ مخصوصا x،y و z. آیا این مسئله درست است؟

زمانی که خریدار نظر شما را تایید کرد، می توانید به آرامی به بحث اصلی با گفتن * عالیست، پس بیایید به اینکه محصول ما چطور به حل چالش های شما کمک می کند بپردازیم.*

 

قانون پنجم :  فروش را تکرار کنید و مشتریان معرفی شده را جذب کنید.

این قانون، مهم‌ترین بخش فرایند فروش است. هدف همه کارهایتان باید مراقبت از مشتریان و حفظ آن‌ها به‌گونه‌ای باشد که منجر به خریدهای مجدد آن‌ها شده و باعث شود شما را به دوستان و آشنایان خود نیز توصیه کنند. (ارتباط با مشتری) با هر مشتری مانند مشتری میلیون‌ تومانی برخورد کنید و فرض کنید که توانایی خرید حجم عظیمی از محصولات و خدمات شمارا دارد و شما را به تعداد قابل‌ توجهی از مشتریان احتمالی دیگر توصیه خواهد کرد.
به‌طور میانگین، هر‌کس سیصد نفر را به اسم می‌شناسد، این افراد می‌توانند دوستان، اقوام، معلمان، همکلاسی‌ها، همکاران، افرادی که در حیطه کاری خود با آن‌ها سرو‌کار دارید و یا معاشران شما مانند بانکدار یا حسابدار باشند.

 

قانون ششم: برنامه ای تنظیم کنید.

از آنجایی که شاه کلید موفقیت در هر کاری ایجاد  برنامه است پس ابتدا باید برنامه فروش رو مشخص کنید. 

برنامه *هدف، منافع، بازرسی* را امتحان کنید

– هدف ملاقات را مشخص کنید: نکات محوری که مورد بحث قرار می دهید کدامند؟

– منافع را به مشتری احتمالی توضیح دهید: داشتن این اطلاعات چه کمکی به آنها می کند؟

– بررسی کنید که آیا مشتری احتمالی در بحث با شما همراهی می کند یا نه: بپرسید * این موضوع چطور به نظرتان می رسد؟* و یا * آیا چیز دیگری هست که بخواهید بدانید؟*

این راهبرد به شما کمک می کند که همه را در روند مکالمه همراه نگه دارید.

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


5 قانون فروش موفق
پنج شنبه 12 دی 1398 ساعت 13:36 | بازدید : 278 | نویسنده : حامد محمودی | ( نظرات )

فروش

4 + 1 قانون فروش موفق 

 

 

فروش حرفه‌ ای مانند آشپزی ترکیبی از علم و هنر است. هرگز بدون این هفت ماده اولیه ارزشمند، قدم به آشپزخانه نگذارید. اگر برای طبخ غذای خود، هر یک از آن‌ها را در اختیار ندارید یا آن‌ها را با نسبت یا ترتیب اشتباه با‌ هم ترکیب کنید، هیچ فروشی انجام نمی‌شود.بیایید از تشبیه دیگری استفاده کنیم. فروش مانند شماره‌گیری یک شماره تلفن هفت‌رقمی است. اگر می‌خواهید با فرد آن‌ طرف خط ارتباط برقرار کنید، باید این اعداد را با ترتیب صحیح وارد کنید. 

 

قانون 1: تشخیص مشتریان واقعی

اولین قانون موفقیت در فروش «تخصیص زمان بیشتر به مشتریان احتمالی بهتر» است. ممکن است مشتریان احتمالی زیادی برای محصولات و خدمات شما وجود داشته باشند، اما همه آن‌ها مشتریان احتمالی مناسب شما نیستند. همان‌طور که در فصل 5 درباره استراتژی بازاریابی هشدار دادیم، در این بخش نیز درباره فرایند فروش هشدار می‌دهیم. اغلب مشتریان احتمالی برای شرکت شما و محصولات و خدمات شما مناسب نیستند.

خریداران اصلی محصولات و خدمات شما چه کسانی هستند؟ در بسیاری از کسب‌و‌کارها، 20 درصد مشتریان، 80 درصد محصولات و خدمات را می‌خرند. کار مهم شما پیدا کردن آن 20 درصد از مشتریان است. اگر در کار معامله سهام هستید، باید مشتریانی پیدا کنید که بیش از همه معامله می‌کنند. اگر تبلیغات می‌فروشید، باید مشتریانی پیدا کنید که بیشترین تبلیغات را می‌خرند.

مشتری احتمالی مناسب ویژگی‌هایی دارد که می‌توان آن‌ها را این‌گونه طبقه‌بندی کرد:

• زمان‌بندی: مشتری احتمالی نیازی واقعی دارد که توسط محصولات و خدمات شما برآورده می‌شود و هم‌اکنون این نیاز وجود دارد.

• مشکل: مشتری احتمالی مشکلی شفاف و مشخص دارد که محصول و خدمت شما آن‌ را حل می‌کند.

• ارزش: مشتری احتمالی هدف مشخصی دارد که با کمک محصولات و خدمات شما با هزینه‌ای بسیار کم‌تر از ارزش خود هدف، می‌تواند به آن دست یابد.

• درد: مشتری ناراضی است یا ناخرسندی‌هایی‌ دارد که برطرف کردن آن‌ها از عهده محصولات و خدمات شما ساخته است.

• نتیجه: مشتری احتمالی نیازی دارد یا می‌خواهد به نتایج مشخصی دست یابد و محصولات و خدمات شما باعث می‌شود که سریع‌تر، بهتر و ارزان‌تر به آن نتیجه دست یابد و بدون استفاده از این محصولات و خدمات چنین امکانی برایش میسر نمی‌شد.

شفافیت مهم‌ترین عامل در هر شرایطی است. هم شما و هم مشتری احتمالی باید به‌ وضوح بدانید که چه نیاز، مشکل، هدف، نتیجه یا دردی وجود دارد و چرا محصول یا خدمت شما روشی مقرون‌به‌صرفه برای مواجهه با آن‌ها است.

 

قانون 2: ایجاد صمیمیت و اعتماد

با‌ وجود همه داده‌ها و تخصص‌هایی که در فرایند فروش مورد استفاده قرار می‌گیرد، اکثریت قریب‌ به‌ اتفاق تصمیمات خرید بر پایه احساسات، مخصوصا احساس خریداران (یا اطرافیان آن‌ها) نسبت به محصول و فروشنده اتخاذ می‌شود. نوع احساس خریدار به فروشنده، نوع احساس او نسبت به کل شرکت را شکل می‌دهد.
بهترین فرایند فروش فرایندی است که طی آن، مشکلات مصرف‌ کننده را، با جزئیات واقعی، به او گوشزد کرده و سپس مزایای حاصل از راه‌حل‌های خود را به او نشان می‌دهید. البته، بزرگ‌ترین بخش فروش تا بعد از فروش ادامه پیدا می‌کند.

وقتی فروشی انجام می‌دهید، باید خدمت یا محصول را تحویل دهید و مطمئن شوید که به‌ طور رضایت‌بخشی نصب شده و مورد استفاده قرار می‌گیرد و تا زمان مشخصی بعد از فروش، پاسخگوی شکایات و نگرانی‌های مشتریان باشید. به همین دلیل، مشتری در ابتدا به‌ دنبال ارتباط است. تا زمانی که مشتری نگران است، ارتباط با فروشنده بسیار مهم‌تر از خود محصول یا خدمت است.

به علاوه، بین گوش‌دادن دقیق به پاسخ‌های مشتریان و میزان علاقه و اعتماد مشتری به شما رابطه مستقیمی وجود دارد. واقعیت این است که گوش دادن اعتماد به‌ وجود می‌آورد. برای ایجاد ارتباطی قابل‌ اعتماد بین فروشنده و مشتری، هیچ راهی سریع‌تر و موثرتر از پرسیدن سوالات بسیار از مشتری و گوش سپردن دقیق به پاسخ‌ها نیست.

هر‌ چه دقیق‌تر به سخنان مشتری گوش بسپارید، علاقه و اعتماد او به شما افزون‌تر شده و پذیرای محصولات و خدمات شما خواهد بود. سوالات، کلید کار و اعتماد، عامل حیاتی در این فرایند هستند.

 

قانون 3: تشخیص دقیق نیازها

بسیاری از مشتریان وقتی با شما صحبت می‌کنند نمی‌دانند نیازی دارند که برآوردن آن از عهده محصول یا خدمت شما ساخته است. آن‌ها افرادی مردد هستند و صرفا به جمع‌آوری اطلاعات می‌پردازند.
وقتی با مشتری صحبت می‌کنید، ممکن است نیازی داشته باشد که مشخص، نا‌مشخص یا غیرواقعی باشد. اگر نیاز مشخص باشد، ممکن است مشتری روش دقیق برآورده کردن آن‌ را بداند یا نداند. ممکن است نیاز واقعی او با آنچه فکر می‌کند نیاز دارد، بسیار متفاوت باشد.

پرسیدن سوالات مختلف کلی و جزئی و گوش‌ سپردن به پاسخ آن‌ها، روش دقیق تعیین نیازها است. پر درآمدترین فروشنده‌ها، سوالات خود را از قبل به‌ دقت آماده می‌کنند، آن‌ها را یاداشت کرده و به‌ ترتیب می‌پرسند.
بدترین فروشنده کسی است که هر چه به ذهنش می‌رسد را بیان کند و در حین مکالمه فروش، از یک مطلب به مطلب دیگر بپرد. پرسیدن سوالات نامرتبط بدون شک از اعتبار شما می‌کاهد و دستیابی به فروش را بسیار دشوار می‌کند.

 

قانون 4: ارائه متقاعد‌ کننده

ارائه همان چیزی است که منجر به فروش واقعی می‌شود. در فرایند فروش می‌توانید اشتباهات زیادی مرتکب شوید، اما کیفیت ارائه، تعیین‌کننده خرید یا عدم خرید مشتری است.
بهترین روش فروش، نشان دادن، توضیح دادن و پرسیدن یک سوال است؛ برای مثال می‌گویید: «این یک نرم‌افزار حسابداری برای مشاغل کوچک است که با آن می‌توانید همه اعداد کسب‌و‌کار خود را مدیریت کنید. آیا به این موضوع علاقه دارید؟»

مکالمه زیر با مشتری پیشنهاد میشود؛

فروشنده: آیا مایلید این نرم‌افزار را روی کامپیوتر منزل خود نصب کنید؟
مشتری: نه ترجیح می‌دهم در دفتر خود از آن استفاده کنم.

فروشنده: مشکلی نیست. این نرم‌افزار هم روی کامپیوترهای خانگی کار می‌کند و هم روی سیستم‌های سرور.

به‌ علاوه، در ارائه فروش قوی و حرفه‌ای، مرتبا به تجارب مشتریانی که با موفقیت از این محصول یا خدمت استفاده کرده‌اند اشاره می‌شود. داستان مشتریانی را تعریف کنید که شرایطی نزدیک یا مشابه با مشتریان احتمالی داشته‌، محصول یا خدمت شما را خریده‌اند و از نتایج آن راضی هستند.

 

قانون 5: پاسخ‌ گویی موثر به اعتراضات

هیچ فروشی بدون اعتراض انجام نمی‌شود. اعتراض‌ها نشانگر علاقه هستند. هر‌ چه مشتری احتمالی سوالات بیشتری درباره محصولات و خدمات شما بپرسد، احتمال اینکه علاقه کافی برای خرید آن‌ پیدا کند، بیشتر است. این قانون می‌گوید تعداد اعتراضات به یک خدمت یا محصول بیشتر از شش مورد نیست. گاهی فقط یک یا دو مورد وجود دارد اما بیشتر از شش نخواهد شد. یک ورق کاغذ بردارید و پاسخ این سوال را بنویسید:

«مشتری احتمالی متناسب ممکن است چه دلایلی برای عدم خرید محصولات و خدمات من ارائه دهد؟»
حتی اگر ظرف مدت یک هفته یا یک ماه اعتراضات زیادی دریافت می‌کنید، می‌توان همه آن‌ها را در شش گروه یا کم‌تر طبقه‌بندی کرد. اعتراضات احتمالی مهم را مشخص کنید و پاسخ‌هایی منطقی و مستحکم برای هر کدام از آن‌ها در نظر بگیرید تا وقفه‌ای در فرایند فروش ایجاد نشود.

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


صفر تا صد بازاریابی
شنبه 7 دی 1394 ساعت 15:19 | بازدید : 523 | نویسنده : حامد محمودی | ( نظرات )

 

 

 

بازاریابی یا marketing چیست ؟

 

بازاریابی به مجموعه فعالیت‌هایی از بازرگانی اطلاق می‌شود که جریان کالاها یا خدمات را از تولیدکننده تا مصرف‌کننده نهایی هدایت می‌نماید.

 

 لغت مارکتینگ (Marketing) به چه معناست ؟

 

در زبان انگلیسی به معنای بازار رساندن یا کلیه عملیاتی است که در فاصله تولید تا مصرف باعث تسریع جریان انتقال کالا یا تسهیل فروش شود. به همین علت اخیراً در فرهنگ بازرگانی رایج در کشور ما از عبارت «از تولید تا مصرف» یا «از تولید به مصرف» برای نشان دادن سهولت و سرعت در کار توزیع و فروش و حذف واسطه‌ها استفاده می‌شود.

هم اکنون بازاریابی در علم بازرگانی پیشرفته به معنی طیف وسیعی از فعالیت‌های تحقیقاتی، طراحی تولید، تدارکات، تولید، فروش، بیمه، کنترل کیفیت، بسته‌بندی، خدمات پس از فروش و... است به طوری که توزیع و انتقال کالا به مصرف‌کنندگان دور و نزدیک را تسهیل نماید.

 

 بازاریابی درگذشته چه تفاوتی با حال حاضر دارد ؟

 

امروزه بازاریابی اهداف متفاوتی از بازاریابی در گذشته دارد.

در گذشته، بازارها ثابت، پایدار و شاید قابل پیش بینی بودند، بنابراین سازمانها برای کسب بهترین جایگاه در آن تلاش میکردند. درحال حاضر پیش بینی بازار به دلیل رقابت تنگاتنگ میان شرکتها و ارائه محصولات متنوع توسط شرکتها، بسیار سخت و دشوار شده است. امروزه سازمانها با توجه به محدودیت در منابع و رقابتی شدن بازارها، مدیران را وادار به پیاده سازی روشها و شیوه های نوین بازاریابی، تکنیک های وفادارسازی مشتری و آموزش بازاریابی میکنند تا بیشترین اثربخشی و کمترین هزینه را برای شرکتشان به ارمغان آورد.

 

عناصر کلیدی 4P در بازاریابی

بازاریابی شامل طیف وسیعی از فرآیندهای مرتبط با درک آنچه مصرف کنندگان می خواهند و سپس فراهم کردن آن نیاز برای مخاطبان است بازاریابی، شامل چهار عنصر کلیدی است که به 4P معروف هستند:

 

 1- کالا یا خدمات (product)
 2 – توزیع یا محل (Place)‏
 3 – قیمت گذاری (Pricing)‏
 4 – ترویج (پیشبرد) (Promotion)

 

یک نقطه ی شروع بسیار مفید در بازاریابی، انجام تحقیقات علمی در بازار (محل داد و ستد کالا) برای پیدا کردن نیاز مشتری و در ارتباط با 4P است. بازاریابی با ارزیابی نیازی که محصولات و خدمات به آن پاسخ می دهند، شروع می شود.

 

 

تعریف مارکتینگ از نگاه ساول کلت :

بازاریابی یعنی یک تجربه وسوسه‌انگیز بسازید و بوسیله آن، یک ارتباط شخصی با آدم‌ها برقرار کنید و میل به اشتراک گذاری با دیگران را در آنها به وجود آورید.

 

بازاریابی در حقیقت مجموعه‌ای از فعالیت‌های تولیدی و توزیعی و تجاری است

که کالاها را سریع‌تر و ساده‌تر به دست مصرف کننده نهایی برساند.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 16 صفحه بعد

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نویسندگان
آخرین مطالب
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان بازاریابی و فروش و آدرس bazaryabi-forosh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 154
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 102
:: باردید دیروز : 26
:: بازدید هفته : 128
:: بازدید ماه : 102
:: بازدید سال : 1309
:: بازدید کلی : 5809